باسمه تعالی مراحل هفت گانه طریق وصال عشق ۱.تز کیه ۲.توبه ۳.تخلیه ۴.یقظه ۵.تحلیه ۶.فنا ۷.وصال ۱.خود سازی توبه و خود سازی و کسب یقین از فضیلت های مردان امین بنده‌ی حق گردی و یابی نجات این طریق عاشقان و اهل دین ۲.توبه آن خدایی که بود توبه‌پذیر و غفار برهاند ز غم و وحشت دوزخ، هر بار آن لباسی که ز غفلت به تن افتد ما را ببرد سوی بلا، در غم و حسرت بسیار ۳.تخلیه از دل بزدای، جمله وسواس ز خویش کبر و حسد و شرار انفاس ز خویش گر خانه‌ی دل ز تیرگی پاک شود آید به دلت
ادامه مطلب
باسمه تعالی مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۲۸) ۳۳۲۱.توبه آن خدایی که بود توبه‌پذیر و غفار برهاند ز غم و وحشت دوزخ، هر بار آن لباسی که ز غفلت به تن افتد ما را ببرد سوی بلا، در غم و حسرت بسیار ۳۳۲۲.خود سازی توبه و خود سازی و کسب یقین از فضیلت های مردان امین بنده‌ی حق گردی و یابی نجات این طریق عاشقان و اهل دین ۳۳۲۳.فنا هفت شهر عشق را پیموده شد سر به خاک دوست هر دم سوده شد جان رها شد، گر ز بند نفس پست دل ز روی ماه جانان برده شد ۳۳۲۴.وصال جمله عالم مظهر حالات
ادامه مطلب
باسمه تعالی مراحل هفت گانه طریق وصال عشق ۱.تز کیه ۲.توبه ۳.تخلیه ۴.یقظه ۵.تحلیه ۶.فنا ۷.وصال ۱.خود سازی توبه و خود سازی و کسب یقین از فضیلت های مردان امین بنده‌ی حق گردی و یابی نجات این طریق عاشقان و اهل دین ۲.توبه آن خدایی که بود توبه‌پذیر و غفار برهاند ز غم و وحشت دوزخ، هر بار آن لباسی که ز غفلت به تن افتد ما را ببرد سوی بلا، در غم و حسرت بسیار ۳.تخلیه از دل بزدای، جمله وسواس ز خویش کبر و حسد و شرار انفاس ز خویش گر خانه‌ی دل ز تیرگی پاک شود آید به دلت
ادامه مطلب
باسمه تعالی مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۲۷) ۳۳۰۱.شهود گر دیدهٔ دل ز غیر حق پاک کنی جان و دل خود، سوی افلاک کنی اسرار شهود در دلت پیدا کن در وادی عشق، فهم و ادراک کنی ۳۳۰۲.مجاهدت عاشقان در ره معبود، شهیدان دادند در مصاف خطر و رنج، دلیران دادند همچو پروانه به گرد حرم عشق شدند آخر الامر به شوقش همگی جان دادند ۳۳۰۳.خلع بدن در خلع بدن، رهی دگر باید جست از بند تن خویش، گذر باید جست تا پرده ز رخسار حقیقت نرود دل را ز همه، بی اثر باید جست ۳۳۰۴.رکن اعظم رکنی‌ست
ادامه مطلب
باسمه تعالی مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۲۶) ۳۲۹۱.قلم اعلی یک کلک ز فیض حق به گردش آمد عالم همه از نور به چرخش آمد سرچشمه‌ی علم و حکمت و فیض خدا از عقل نخست و فضل، بینش آمد ۳۲۹۲.نفس رحمانی ای عشق! بیا که بی‌قرارم کردی مست از نفحات نو بهارم کردی هر دم که وزید نفس رحمانی حق سرمست‌تر از شراب یارم کردی ۳۲۹۳.عقل فعال جان و دل من ز عشق سوزان گشته در قلب و روان چراغ تابان گشته یک دم چو رسد ز عقل فعال ندا هر ذرّه ز مهر حق درخشان گشته ۳۲۹۴.روح کلی روح کلی، در دل
ادامه مطلب
باسمه تعالی مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۲۲) ۳۲۵۱.وادی عشق دیوانه شدم ز عشق و شیدا گشتم فارغ ز جهان و هر چه پیدا گشتم گفتم که رسم به کوی معشوق، ولی یک قطره شدم، غرق دریا گشتم ۳۲۵۲.وادی معرفت در وادی معرفت، دل و عقل یکی است رازها گشته نمایان و خداوند ولی است چون معرفت آمد، دل و جان حیران شد در سایه‌ی حق، عشق و نور است جلی است ۳۲۵۳.عرش دل در عرش دل است، حق هویدا گردد این جای خداست، دل تسلا گردد جز عشق خدا نیست، در این وادی عشق آرامش ماست، دل تجلا گردد
ادامه مطلب
باسمه تعالی مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۱۳) ۱۳۶۱.انابت در سایه‌ی توبه، دل شود مامن اسرار دل پاک شود از گنه و تاری افکار گر صدق نهی در دل و جان، ای دوست آزاد شوی ز بند دنیا، اغیار ۱۳۶۲.تقوا دوری ز گناه، نور تقوا گردد این جلوه‌ی پاک اهل معنا گردد هر لحظه حضور حق به دل جاری کن عشق ازلی، چراغ دل‌ها گردد ۱۳۶۳.مشرب مشرب، ره عشق است به سوی یزدان دل، مقصد عشق است و وصال جانان هر لحظه تمنای دل است، حق طلبی این ره ، ره دلهای رفیق است به جان ۱۳۶۴.مزاج عشق مزاج عشق
ادامه مطلب
باسمه تعالی مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۱۴) ۱۳۷۱.بی‌چون هر ذره ز نور حق هویدا گردد هر دیده ز شوق او شکوفا گردد ذات تو طنین عشق در جان جهان بی‌چون و مکان، حق تعالی گردد ۱۳۷۲.مظاهر الهی هر جلوه که در جهان هویدا گردد با امر خدا، خلق و معنا گردد آئینه ی حق، در ظواهر پیداست عشق است که دل شور و شیدا گردد ۱۳۷۳.اسما حسنی ای حیّ و حکیم، ای کریم و دانا ای یار و پناه هر دل بی پروا اسماء تو دریای کرامت، نور است دل می‌شود از یاد تو غرق معنا ۱۳۷۴.حب ذات حب ذات است،
ادامه مطلب
باسمه تعالی مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۱۵) ۱۳۸۱.حسن ختام ره عشق حق را به ایمان سپار که هر لحظه دل را به یزدان سپار چه زیباست پایان این راه عشق که حسن ختامش به جانان سپار ۱۳۸۲.رجعت رجعت به دو معناست در این کون و مکان گاهی به زمین است، گهی عرش و نشان قطعا که همه به سوی حق برگردند راهی به سوی حقیقت است و یزدان ۱۳۸۳.حضور قلب دل را ز غبار غفلت آزاد کنید راهی به حضور قلب، ایجاد کنید ذکری به دل و زبان ز یزدان گوئید در محضر حق، بندگی یاد کنید ۱۳۸۴.الهام هر
ادامه مطلب
باسمه تعالی مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۱۶) ۱۳۹۱.تفکر تفکر پیشه کن در خلوت خویش بیابی رمز و اسراری ز حق بیش تفکر در جهان و خلقت و نور نباشد غفلتی برشاه و درویش ۱۳۹۲.تدبر تدبیر زمین و آسمان با حق است هر ذره ز نور کهکشان با حق است گر عقل بسنجد ره خود با تدبیر آغاز و سرانجام جهان با حق است ۱۳۹۳.عین ثابت در علم خدا، هر آنچه پیدا شده است اسرار جهان به ذات، معنا شده است اعیان ثوابت‌اند در علم قدیم ظاهر به تجلی اند و افشا شده است ۱۳۹۴.هیچستان هیچ است مکان وصل
ادامه مطلب
